این یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخص های ارتباط موثر است. ارتباط موثر دارای مولفه های متعددی است که یکی از مهمترین آنها مهارت همدلی است. چرا می گوییم مهارت؟ چرا که همدلی در اصل نوعی بودن و انجام دادن کارهایی است که با هم و به صورت ماهرانه برای برانگیختن همدلی اتفاق می افتد. اگر بخواهیم همدلی را در سطح کلام در نظر بگیریم شامل تفاهم، همراهی و یگانگی با طرف مقابل است.
اما به عنوان یک مهارت، همدلی از گوش دادن به دیگران، درک او و سپس همراهی با او ناشی می شود. بسیاری از اوقات ما در روابطی بوده ایم که طرف مقابل احساسات خود را ابراز کرده و با ما گفتگو کرده است که در آن نگران، عصبانی و یا هر احساس دیگری بوده است. در هنر همدلی، من و شما به عنوان انسان می توانیم آن شخص را بشنویم و احساسات او را بدون باز کردن فصلی از نصیحت، سرزنش و قضاوت درک کنیم.
احساسات و نیازهای شما برای من مهم است
شناخت احساسات فردی که نیاز به همدلی دارد بسیار مهم است. باید بدانیم که همدلی گاهی با همنشینی متفاوت است. گاهی با کسی که به ما صدمه می زند همراهی می کنیم. با او غمگینیم، با او گریه می کنیم، با او خوشحالیم و… اما گاهی مردم نیاز به همدلی دارند.
خیلی وقت ها به فردی برمی خوریم که در حال ابراز احساسات است و می گوییم نه، نباید اینطور باشد. لازم نیست اینطوری باشی! قوی باش! ناسپاس نباش! یا هر توصیه دیگری در اینجا ما باید مچ دست خود را بگیریم و مطمئن شویم که همدلی نمی کنیم. همدلی یعنی درک احساسات دیگران. درک احساسات و گفتن ساده ترین جملات، مانند بازخوردهایی مانند «می فهمم، تو را می فهمم، می دانم در حال حاضر چه احساسی داری» … در برقراری ارتباط با طرف مقابل فوق العاده موثر است.
اما ما می خواهیم در مهارت همدلی به سطح دیگری برویم، وقتی فردی احساسات متفاوتی را احساس می کند، در واقع پشت هر یک از این احساسات نیازی وجود دارد. با مهارت های شنیداری خود می توانیم آنچه را که طرف مقابل نیاز دارد بشنویم، اگر عصبانی و عصبانی است، آیا نیاز به شنیده شدن دارد؟ وقتی مضطرب و نگران است، آیا به آغوشی مطمئن نیاز دارد؟ این واقعیت که ما احساسات طرف مقابل را درک می کنیم، به آنها احترام می گذاریم و نیازهای آنها را درک می کنیم و برای رفع نیازهای آنها با آنها صحبت می کنیم، می تواند باعث همدلی ما شود.
من با تو هستم
همانطور که در همدلی مشخص است، ما با فرد مخالفتی نداریم. خیلی وقت ها شرایطی را تجربه می کنیم که فردی که با او صحبت می کنیم آن طرف میز است و ما در این طرف میز هستیم و درگیری متقابل داریم. در همدلی در کنار هم می ایستیم و سعی می کنیم مسائل را از دید آنها ببینیم. سپس بازخوردی به او میدهیم که نشان میدهد او را درک میکنیم و میفهمیم که او اینگونه میبیند.
گام بعدی این است که از طرف مقابلتان بپرسید یا ببینید آیا ممکن است احساسی که اکنون تجربه می کنید پشت آن باشد یا اینکه ممکن است چیزی وجود داشته باشد که باید آن را تجربه کنید؟ رابطه ای که در آن همدلی وجود داشته باشد، رابطه ای با صمیمیت و تعهد است و خشونت، تنش و تقابل وجود ندارد. در چنین روابطی، ما شخص را با دیگران، با خود و حتی در مواقع دیگر با خود مقایسه نمی کنیم.
وقتی وارد یک رابطه همدلانه با کسی میشویم، میدانیم که او مسئول همه چیز در زندگیاش است، و خود را در موقعیتی قرار میدهیم که او را همان طور که هستند بشنویم و احساسات و عواطفش را نسبت به آنچه که هستند بپذیریم. و درک کنید
تحمل و اجتناب ممنوع است
بسیاری از اوقات ما در مسیر زندگی، احساسات افراد زندگی خود را تشخیص نمی دهیم. گاهی اوقات همسرمان، فرزندانمان، همکارانمان احساساتی دارند و با ما صحبت می کنند و ما آنها را رد می کنیم و احساسات آنها را نمی شنویم. یا در موقعیتی قرار می گیریم که به سادگی شرایط، احساسات و گفتگوهای آنها را تحمل می کنیم.
اما همدلی مهارت همدلی، جنسیت ارتباط و پذیرش است. ارتباط با احساسات طرف مقابل و نیازهای پشت احساسات او و ایجاد فضایی مبنی بر پذیرش این که هیچ مشکلی برای شما به عنوان یک فرد وجود ندارد، می تواند در بعضی جاها احساس متفاوتی در شما ایجاد کند و این برای من قابل درک است.
فقط به خاطر داشته باشید که این احساسات ناشی از نیازهای برآورده نشده است و اگر این نیازها را برآورده کنید، احساسات شما می تواند تغییر کند. هنگامی که آن احساسات را دریافت کردیم، زمان آن است که کشف کنیم که چه نیازهای برآورده نشده باعث این احساسات شده است.
گفتگو در فضایی آرام
ارتباطی که در آن همدلی وجود دارد، گفتگویی در فضایی آرام و صمیمی است، یعنی در فضایی به دور از تهدید و مشاجره. در این زمینه می بینیم که آیا طرف مقابل ما را درک می کند یا خیر. خیلی وقت ها مردم با ما صحبت می کنند و ما نمی دانیم آنها چه می گویند. انگار با آن طرف نسبتی نداریم. او صحبت می کند و ما در افکارمان غرق می شویم. همدلی مهارتی است که شامل درک است. یعنی به او ملحق می شویم، او را می شنویم و او را درک می کنیم.
منبع: روزنامه «خمشهری».